نوشته شده توسط: رسول کریمی
چقدر به قرآن عمل میکنیم؟/۴
غفلت از «واجب قرآنی»
به گزارش ایکنا :
خاک، امانتهایی را که میلیونها سال در خود حفظ کرده، باز پس میدهد و موج مردم، تنیده در هم،سرگشته، آشفته، بیخود از خویش به این سو و آن سو میروند.
آن لرزش عظیم، آن زلزله سخت، اینک دمی است که آرام گرفته، کوهها درهم کوبیده شده و چون غباری به هر سو پراکندهاند. انبوه مردم، بی آنکه خود بخواهند، بیآنکه بدانند، به هروله میروند. خورشید گویی از جایگاهی که میلیونها سال در آن قرار گرفته، پایین آمده و اینک به نظاره این رخداد عظیم، سرک میکشد. گروهی پیشاپیش، سبک و راحت راه میپویند و به سمتی سبز، به جانب خنکای رحمت الهی میشتابند. آنان به نسبت حاضران صحرا، اندکند؛ اما آسایش و آرامش ایشان رشک همگان را برمیانگیزد. در سمت راست، حال و روز آدمها فرق میکند.
به سرعت سایهای آنها را فرا میگیرد و از موج سوزاننده گرما در امانشان میدارد و شعف رستگاری در چهرههایشان دیده میشود.
اما سمت چپ:
«... و اصحاب الشمال ما اصحاب الشمال
فی سموم و حمیم
و ظل من یحموم
لا بارد و لا کریم»
غوغای محشر برپاست. سمت چپ، همه از همه میگریزند: مرد از برادرش، زن از همسرش ... پنهانها آشکار شده، خیانتها علنی گشته، باطنها ظاهر گشته و ... «یوم تبلی السرائر».
در این میان ناگهان نوری ظاهر میشود، جلوهای رحمانی و ... همه در مییابند که این قرآن است که از بیتوجهیها، از جداییها شکایت میکند و آنان را که در دنیا به او جفا کردند، فراموشش کردند، به معارفش عمل نکردند و از امکاناتی که داشتند، برای ترویج قرآن بهره نبردند، مورد عتاب و خطاب قرار میدهد:
تا قیامت میزند قرآن ندا
کای گروه جهل را گشته فدا
مر مرا افسانه میپنداشتید
تخم طعن و کافری میکاشتید
خود بدیدید ای خسیسان زمن
که شما بودید افسانه نه من
خود بدیدید اینکه طعنه میزدید
که شما فانی و افسانه بدید
نور خورشیدم فتاده بر شما
لیک از خورشید ناگشته جدا
نک منم ینبوع آن ذات حیات
تا رهانم عاشقان را از ممات
خود بگیر این معجزه چون آفتاب
صد زمان و نام او ام الکتاب
زهره نی کس را که یک حرفی از آن
یا بدزدد یا فزاید در بیان
بیشک تاوان سهمگین بیتوجهی به قرآن، عمل نکردن به محتوای کتاب خدا و فراموش کردن آنچه خدا را به آن امر یا از آن نهی کرده است، در انتظار ماست. آیا در پاسخ بازخواست قرآن، حرفی برای گفتن داریم؟ آیا این استدلالها که مثلاً شرایط روز مهیای اجرای قرآن نبود، یا عمل به قرآن با مصلحت اندیشیهای ما ناهماهنگ بود، در پیشگاه الهی هم قابل قبولند؟ «فرصتها مانند سایههای ابرها در گذرند» و دور نیست فردایی که از ما کاری برنیاید:
ای که دستت میرسد کاری بکن
پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
«انتشار قرآن آمریکایی»
در حالی که عمل به قرآن در میان ما مسلمانان، با ضعف و سستی تواءم است، دشمنان اسلام که به تهدید عملی شدن آموزههای کتاب خدا علیه خود واقف شدهاند، بیکار ننشسته و با روشهای مختلف سعی میکنند بیش از پیش بین ما و قرآن فاصله بیندارند.
این خبر اخیراً روی سایت خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) رفت و توضیحات آن، هنوز روی این سایت موجود است.
«غفلت از واجب قرآنی؛ زکات»
یکی از واجباتی که قرآن بر آن تأکید بسیار دارد، پرداخت زکات به فقرا و مستمندان است.
زکات در قرآن به دو معنی استفاده شده است: نخست به معنی پرداخت مقدار معینی از محصولات، دامها و طلا و نقره که به آن «نصاب» میگویند آمده است. این نوع از زکات به ۹ چیز تعلق میگیرد که عبارتند از: گندم، جو، خرما، کشمش، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند.
دادن زکات زمانی واجب میشود که مقدار این ۹ چیز که گفته شد به حد «نصاب» برسد و مالک اینها نیز بالغ، عاقل و آزاد باشد و بتواند در مال خویش تصرف کند.
نصاب موارد فوق از این قرار است:
زکات گندم، جو، خرما، و کشمش وقتی واجب میشود که پس از کسر همه مخارج آنها وزن باقی مانده آنها به حدود ۸۴۸ کیلوگرم برسد. در این صورت صاحب اموال فوق باید ۵ درصد آن را به عنوان زکات بپردازد.
اگر طلا به ۲۰ مثقال شرعی که ۱۵ مثقال معمولی است برسد و سایر شرایط را هم داشته باشد باید یک چهلم آن را به عنوان زکات پرداخت کرد.
نقره نیز اگر به ۱۰۵ مثقال معمولی برسد یک چهلم آن را باید به عنوان زکات پرداخت کرد.
درباره زکات شتر، گاو و گوسفند نیز قبل از آنکه به حد نصاب آنها اشاره شود، دو نکته قابل توجه وجود دارد:
۱-حیوان باید در تمام سال بیکار باشد و استفادهای از آن به عمل نیامده باشد حتی اگر در سال یکی دو روز هم به کار واداشته شود زکات ندارد.
۲-در تمام سال از علفهای بیابان تغذیه کند.
اگر تعداد گاوهای کسی به ۳۰ رأس برسد زکات آنها یک گوساله است که وارد سال دوم شده باشد.
اگر تعداد گوسفندان کسی به چهل رأس برسد، زکات آنها یک گوسفند است.
شتر هم دوازده نصاب دارد که اولین نصاب آن این است که اگر تعداد آنها به ۵ نفر برسد، زکاتشان یک گوسفند است و ...
«مصرف زکات»:
زکات را میتوان به این ۸ گروه پرداخت کرد:
-فقیر و آن، کسی است که مخارج سالیانه خود و خانوادهاش را ندارد.
-مسکین و آن، کسی است که آهی در بساط ندارد.
-مأموران جمعآوری کننده زکات که از جانب مرجع تقلید مأذون هستند.
-کفاری که در اثر گرفتن زکات به اسلام متمایل میشوند و در جنگ به مسلمانان کمک میکنند.
-آزاد کردن بنده.
-بدهکارانی که نمیتوانند قرض خود را بپردازند.
-برای کارهای عام المنفعه مانند: ساختن پل و راه و ... و چیزهایی که به نفع همه مردم است.
-به مسافری که در راه مانده و خرجی برگشتن به وطن را ندارد.
زکات به معنی وسیعتری هم در قرآن استفاده شده است که به معنی هر نوع پرداخت واجب و مستحب اقتصادی اعم از زکات، خمس، زکات فطره، انواع صدقات و وجوهات و غیره میشود.
در حقیقت «سومین اشاره اقتصادی قرآن کریم» به مسئله زکات نشانگر این است که خداوند متعال به رابطه اقتصادی «مردم با مردم» و خصوصاً «اغنیا با فقرا» توجه ویژهای مبذول داشته است. در آیات متعدد قرآن، فراون واژه «زکات» و در اکثر موارد هم همراه با نماز آمده است و این مطلب نشاندهنده آن است که مومنان ضمن برپایی نماز که رابطه انسان با خداوند متعال است و اصلاح رابطه خود با معبودشان در اثر استغفار و راز و نیاز و شکر و سپاس و ... موظف به اصلاح رابطه خود با همدیگر نیز هستند.
خصوصاً باید به وضعیت فقرا و نیازمندان و مشکلات آنها توجه خاص داشته باشند و با پرداخت مقدار اندکی از داراییهای خویش از یک طرف به رفع نیاز فقرای جامعه بپردازند. از سوی دیگر به تزکیه اموال خویش و تقویت فضیلت جود و بخشش در وجود خویش بپردازند و خیال نکنند که با پرداخت زکات از اموال خویش و تقویت فضیلت جود و بخشش در وجود خویش بپردازند و خیال نکنند که با پرداخت زکات از اموال آنها کاسته میشود، بلکه برعکس مانند درختانی که در اثر هرس بیشتر میوه میدهند، اموال انسان نیز در اثر پرداخت زکات، ترکیه و پاک میشود و خداوند برکت آن را زیاد میکند و همین امر موجب افزایش اموال زکاتدهندگان میشود.
درباره راه ترغیب مردم به پرداخت خمس و زکات و وجوهات، از آیت الله مکارم شیرازی سئوال شد و ایشان در جواب اظهار داشت: «به آنها بگویید که اموالتان در اثر این کار زیاد میشود.» سپس ایشان گفتند: «همه کسانی که وجوهات خود را مرتب میپردازند به این نکته اذعان دارند.»
از طرفی، چنانچه کسانی که در اموالشان حقوق فقرا و نیازمندان وجود دارد اقدام به پرداخت این حقوق نکنند، سایر اموال خویش را هم مخلوط به حرام کردهاند و استفاده و خوردن اموال مخلوط به حرام در عرصه زندگی آنها و فرزندانشان تأثیر بد فراوان دارد. چنانچه نقل شده است که در روز عاشورا، چندین مرتبه امام حسین (ع) برای لشکریان عمرسعد صحبت کرد و وقتی دید که حرفهای منطقی و حق در وجود آنان بیتأثیر است فرمود: «چون شکمهای شما از مال حرام پر شده گوشهای شما حرف حق را قبول نمیکند!»
ضمناً پرداخت نکردن زکات موجب هجوم آفات و خشکسالی و حوادث طبیعی به محصولات است. چنانکه بیشتر از آنچه باید پرداخت شود و پرداخت نشده را از بین میبرد. اما صاحب اموال همچنان بدهکار به فقرا و شرمنده خداوند متعال و خورنده مال حرام است!!
آنچه مسلم است این است که جامعه امروز ما از زکات غافل است و این غفلت متوجه بسیاری از ماست. در این میان متمولان مسئولیت بیشتری دارند. پنج درصد ثروتهای میلیاردی که در اختیار برخی افراد هست رقمهای درشتی را تشکیل میدهد که میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات فقرا باشد. «به امید آن روز».
منبع : خبرگزاری قرآنی ایران
نوشته شده توسط: رسول کریمی
تحقیق مورد درباره پدیده سرخ شدن آب ها و تفسیر علمی خون در آیه 133 سوره اعراف
"فارسلناعلیهم الطوفان و الجراد و القمل و الضفادع و الدم آیات مفصلات فاستکبروا و کانوا قوماً مجرمین. (اعراف/ 133) - پس آنگاه به کیفر کفرشان- بر آنها طوفان و ملخ و شپش و وزغ و خون آن نشانه های آشکار (قهر و غضب) را فرستادیم باز طریق کبر و گردنکشی پیش گرفتند و قومی گناهکار بودند."
اینک مقصود نگارنده آن است که بداند منظور از خون در اینجا چیست و چه تناسبی با دیگر عناصر نام برده دارد؟ از سوی دیگر پدیده ای در طبیعت وجود دارد که به آن "Redtide = خون در آیه فوق، همان سرخ شدن آب است یا چیز دیگری در نظر است؟ تفسیرهای مختلف برخی مفسران معاصر کلمه خون را به تعابیر مختلفی معنی کرده اند مثلاً در تفسیر نور "خون" نام برده در این آیه به معنای نوعی بیماری که باعث خون دماغ شدن عمومی مردم می شود نام می برد؛ اما در بیشتر تفاسیر از جمله تفسیر المیزان از تبدیل آب به خون اشاره می کند و از پدیده ای به نام "خون شدن آب" نام می برد. نویسنده، پس از شرح و تبیین پدیده Redtide به ذکر دلایل این که چگونه "خون شدن آب" می تواند مایه عذاب برای قوم بنی اسرائیل باشد، می پردازد و آنها را چنین می آورد: الف- در این آیه از طوفان و ملخ و شپش و وزغ و خون نام می برد و آنها را مایه عذاب می داند و در آیه بعد از بلا، نام می برد یعنی تمام این عوامل مثل خون و ملخ و ... یک بلا هستند. ب- خون، بعد از اسامی چند حیوان آورده می شود که نشان دهنده ارتباط آنها با یکدیگر است.
و در رود نیل به دلیل این که محیط رودخانه ای است بیشترعامل "Redtide" در اثر استرس محیطی چون طوفان رخ می دهد. اما مسئله قابل ذکر آن که این خون به دلایلی چند می تواند مایه عذاب برای قوم بنی اسرائیل باشد: 1- قرمز شدن آب باعث ایجاد رعب و وحشت در میان مردم می شود. (به علت غیرطبیعی بودن این امر). 2- مرگ و میر ماهی ها و موجودات دریایی و همچنین انسان ها که از آنان تغذیه می کنند. 3- ایجاد بوی متعفن حاصل از مرگ ماهی ها و بقیه موجودات دریایی. 4- خود این پدیده ایجاد بوی نامطبوع می کند که باعث ایجاد ناراحتی های تنفسی می شود. 5- وجود این سم در آب باعث ایجاد بیماری اسهال خونی و همچنین ایجاد سموم عصبی می کند که بر روی سیستم اعصاب و سیستم های تنفسی اثر می کند. 6- خساراتی که به صنعت توریستی و ماهیگیری وارد می کنند. سوالی که در این جا مطرح می شود این است که منظور از خون چیست و چه رابطه ای بین طوفان و شپشک و وزغ و خون وجود دارد؟ و چرا بعد از کلمه طوفان و نام حیوان از "خون" نام برده شده است؟ در بسیاری از تفاسیر، خون را به معنای خون دماغ شدن عمومی مردم مطرح می کنند، ولی مسئله ای که وجود دارد این است که کلمه خون بعد از اسامی چند موجود (حیوان) مثل ملخ و وزغ و شپشک آمده است؛ احتمالاً کلمه خون نیز باید مربوط به یک موجود باشد.
تاژکداران دارای خصوصیات مشترک حیوان و نبات اند. دانشمندان علم جانورشناسی و گیاه شناسی بر سر ارتباط این موجودات به عالم حیوانات یا نباتات اتفاق نظر ندارند. DNA کروماتین داینوفلاژله، مشابه باکتری است، به همین دلیل آن را مزوکاریوت می گویند. فرق داینوفلاژله با سایر یوکاریوت ها در محل DNA عمل تقسیم شدن و عملکرد کروموزم هاست. این تاژکداران دارای سمی به نام ساکسیتوکسین (SAX ito xin) هستند که بر روی سلسله اعصاب اثر می کند. وجود این سم در انواع صدف ها و ماهی ها به علت تغذیه آنها از این نوع تاژکداران می باشد. در سال 1927 نوعی اپیدمی ناحیه سانفرانسیسکو را فرا گرفت. مقامات مسئول با همکاری دانشمندان، تحقیقات رسمی را برای تبیین علت شیوع اپیدمی که ناشی از مسمومیت انواع صدف ها بود آغاز نمودند. پنج سال بعد پس از بررسی های لازم متوجه شدند نوعی تاژکدار به نام Gonyaulax Centella در سطح وسیعی از منطقه افزایش یافته که احتمالاً موجب مسمومیت شدید صدف ها گردیده است. تحقیقات آزمایشگاهی بعداً این نظریه را تایید کرد. سرخ پوستان مناطق شمال غربی آمریکا از دیر باز به رابطه بین مسمومیت صدف ها و نشو و نمای بیش از حد تاژکداران پی برده بودند. قبایل ساکن این نواحی، نگهبانانی در نقاط مختلف ساحل مستقر می کردند تا تغییرات رنگ آب در روز و نورانی بودن آن را در شب گزارش دهند؛ آنها هرگاه چنین علاماتی مشاهده می کردند مسموم شدن صدف ها واقعیت می یافت.
از کشنده های قرمز (Redtide) همچنین گازهای نامطلوبی متصاعد می شود که در چشم ایجاد حساسیت می کند. از طرف دیگر در اثر وزش باد، ساکنان ساحل به علت استنشاق گاز متصاعد از ناحیه آلوده دریا دچار مشکل تفنسی می شوند، بدین ترتیب فضایی مشمئز کننده ایجاد می شود که طبعاً هیچ توریستی حاضر به اقامت در چنین محیطی نخواهد بود. این جلبک ها سم های مضری تولید می کنند که در ماهی و دیگر جانوران دریایی تجمع پیدا کرده و غلظت های زیادی از این سموم سبب مرگ ماهی شده و با مسمومیت صدف ها و ماهی ها مواد سمی دریایی برای انسان تولید می کند. سموم بسیاری از گونه ها برای مثال گونه Gonyaulax Cetenlla سموم عصبی بسیار قویی هستند که همراه با حرکت یون سدیم از عرض غشاهای عصبی انسان به سلول تداخل می کنند. این سم نیز می تواند بر روی سیستم تنفسی فرد اثر گذاشته و در عرض بیست دقیقه باعث ایجاد خفگی در فرد شود. از طرف دیگر گروه دیگری از این تاژکداران در انسان باعث ایجاد بیماری اسهال خونی می شوند.
علت قرمز شدن آب ماهیگیران در هنگام صید متوجه شدند که ماهی های منطقه دچار مشکل تنفسی شده و برای استفاده از اکسیژن هوا به سطح آب روی می آورند. ماهیگیران نمونه آب زرد را با خود به ساحل آورده و پس از آزمایش نمونه اعلام کردند نوعی تاژکدار که دارای خال های زرد رنگ است به حد وفور در آب دیده شده است. آنها همچنین اظهار کردند که این موجودات پس از مرگ به رنگ قرمز در می آیند. بنابراین علت تغییر رنگ آب، هنگام ظهور این پدیده نیز مشخص گردید که علت قرمز بودن آب این است که این نوع از تاژکداران علاوه بر پیگمان سبز، دارای پیگمان های سرخ هستند و به این جهت رنگ آب را مانند خون می سازند بنابراین، این پیگمان ها در قرمز کردن آب موثر هستند. به همین دلیل به آنها گروه Pylrohopyta (گیاه دارای بدنه رنگی) می گویند. حقیقت این است که درباره عامل مرگ ماهی ها هنگام پدیدار شدن کشنده های قرمز که تاکنون مشخص شده است، وجود سه عامل قطعی به نظر می رسد: 1- سم حاصله از این تاژکداران. 2- مسدود شدن مجاری تنفسی یا برانش (آبشش) ماهی به وسیله این موجودات و ایجاد خفقان. 3- کمبود شدید اکسیژن آب به علت مصرف آن در مرحله پوسیدگی آنها.
طوفان مهمترین عامل Redtide صدمات و خسارات ناشی از بروز کشنده قرمز در زمینه های توریستی، ماهیگیری و سایر فعالیت های تولید؛ و حتی مرگ و میر بسیاری از انسان ها موجب گردید که نسبت به علل پیدایش این پدیده، مطالعات و تحقیقات وسیعی به عمل آید. در سال1972 کارشناسان آزمایشگاه دریایی موت mote واقع در ساحل غربی فلوریدا به موفقیت هایی در این زمینه نایل آمدند. تحقیقات انجام شده نشان داد که افزایش حرارت، تقلیل میزان نمک و افزایش مواد غذایی آب به خصوص ویتامین B12 از عوامل موثر در ایجاد محیط مناسب برای رشد سریع تاژکداران می باشند. ویتامین B12 که حاصل فعالیت باکتری ها در محیط پوشیده و از گیاه مناطق مردابی است پس از بارندگی های شدید به مقدار زیاد به دریا شسته می شود. ریزش باران از طرفی موجب کم شدن نمک آب می گردد و به این ترتیب محیط مناسبی برای رشد تاژکداران به وجود می آید. مهمترین عامل"Redtide" (قرمز شدن آب) می تواند عامل طوفان باشد. طوفان و ایجاد موج های طوفانی، خود خسارات سنگین وارد کرده و باعث کشته شدن تعداد زیادی از مردم می شود. از طرف دیگر طوفان با ایجاد و حمل مواد به داخل آب از یک طرف و از طرف دیگر جریانات Lougmri باعث به هم ریختگی زون سطحی می شود و باعث فراونی یک دفعه و bloom داینوفلاژله ها می شود. (M.Grant 1987). این عوامل باعث می شود" دافلاژله ها"- که دارای قدرت تولید مثل سریع و اجتماع زیاد در پهنه دریا هستند - به صورت آب قرمز، سرخ، شیری، زرد یا امواج سمی (Poisonous) در سواحل دریاها آشکار گردند. که به طور فصلی تلفات سنگینی به انسان وارد می کند. این موجودات میکروسکوپی اگر تعدادشان ناچیز باشد بی خطرند ولی هنگامی که تعدادشان به میلیون ها فرد در یک لیتر آب برسد بسیار خطرناک می شوند و موجب مرگ و میر فراوانی می گردند. در حال حاضر خطر ناشی از "داینوفلاژله" بیشتر متوجه کشورهایی است که به عرض جغرافیایی پایین و مجاور دریا قرار دارند؛ زیرا تحقیقات نشان داده است که تنوع فراوانی داینوفلاژله ها در این عرض از نواحی دیگر بیشتر بوده و هر سال تلفات زیادی را به ساکنان این نواحی وارد می کند. عواملی چون طوفان، زلزله، ریزش شدید باران باعث این پدیده می شوند.{(2002). Mudei}. و مساله جالبتر این است که طوفان بر روی وزغ و ملخ و شپشک و فراوانی یک دفعه آنها اثر بسیار جالبی دارد. وقوع طوفان با ایجاد جریان های آب و باد باعث افزایش املاح و رطوبت در ناحیه می گردد که می تواند به تخمگذاری و مهاجرت ملخ ها کمک فراوانی بکند. از طرف دیگر ایجاد استرس محیطی مثل طوفان می تواند روی وزغ ها تاثیر گذاشته و آنها را از پناهگاه های خود خارج کند. به هر حال رابطه جالبی بین طوفان و فراوانی وزغ و شپشک و ملخ وجود دارد که از حوصله این بحث خارج است.
منابع : 19920... Chapman and Hall.1 (132- 130) Protozoan Plankton ecology mudie, ARochon.2 Palynological .(2002) and Elevae records of red tide prosucing species in Canada past trends and implication for the future Paleo Paleo geography, Paleo .3 Climatodolgy, Paleo cology, . 159و180 , 1987 M. Grant Gross .4 oceamography aview 309of the earth, 5- تالیف، ل، اورنگویچ، ترجمه حسین فرپور، زندگی حیوانات، جلد اول، با همکاری انتشارات نرانگین و انتشارات وزارت و علوم و آموزش عالی. تهران، 1353. 6- طلعت حبیبی، جانور شناسی عمومی، جلد اول، انتشارات کتابفروشی دهخدا. 7- دکتر مطصفی فاطمی، جانور شناسی عمومی، انتشارات دانشگاه تهران، آذر 1337. 8- دکتر حسین رحیمیان، جلبک شناسی، انتشارات دانشگاه ملی ایران. 9- دکتر حسین ریاحی، تالوفیت ها، دانشگاه پیام نور. 10- دکتر عزت الله خبیری، تالوفیت ها، انتشارات دانشگاه تهران، سال 1364. 11- دکتر محمد قویدل سیوکی، مقدمه ای بر اصول پامنیولوژی، سال انتشار 1371، چاپخانه مرکزی شرکت ملی نفت ایران. 12- تالیف ادوارد ریچی یوتی، ترجمه شمشون تیرماه، حیوانات مرگ آفرین دریاها، 1360، تهران، انتشارات موسسه فنی پرورش ماهی. 13- تفسیر نور، محسن قرائتی . 14- تفسیر المیزان، علامه طباطبائی . |